
محمدجواد حیدریزاد ایستاده در حلقه پهلوانی
از در که وارد میشود، صدای زنگ مرشد، فضای زورخانه را پُر میکند و همه به احترامش صلوات میفرستند. او یکی از پهلوانان ورزش باستانی است که ورودش به گود زنگ دارد و به احترامش، مرشد لحظاتی بر ضرب مینوازد. با اینکه ششسال پیش کمرش آسیب دید و دیگر نمیتواند ورزش کند و گرد پیشکسوتی بر موهایش نشسته است، هنوز هرزمان فرصت کند، به گودهای سطح شهر سر میزند تا حداقل دلش آرام شود.
محمدجواد حیدریزاد، ساکن محله احمدآباد، سالها درمیان گود، سپس در کسوت ریاست هیئت ورزشهای زورخانهای و ورزشهای پهلوانی استان خراسان رضوی فعالیت داشته و در حال حاضر هم رئیس هیئت ورزشهای زورخانهای و ورزشهای پهلوانی مشهد است.
انگار دلش پیوندی با گود و مرامش دارد که ناگسستنی است.
حال خوب با رفقای خوب
آقامحمدجواد ۷۳سال پیش در کوچه نخودبریزهای مشهد به دنیا آمد و همانجا بزرگ شده است. پدر خدابیامرزش، غلامرضا حیدریزاد، از قالیفروشهای قدیم و از ساکنان قدیمی این کوچه بوده است. آقامحمدجواد هم از همان نوجوانی، راه پدر را ادامه داده و حالا هم فرشفروشی دارد.
او حدود ۵۸سال از عمرش را درکنار گودهای باستانی سپری کرده است، درست از زمانیکه پانزدهساله شد و با همسنوسالانش در محله، راهی باشگاه قدیمی توس یا شهدای فعلی شد و یک سالی آنجا کشتی تمرین کرد؛ آنجا صدای ضرب و «یاعلی (ع)» گفتن ورزشکاران رشته باستانی، او را به یادگیری این رشته ترغیب کرد و همزمان با کشتی سراغ آن رفت.
آقامحمدجواد میگوید: اگر دوستان ورزشکاری نداشتم، شاید هیچوقت سراغ ورزش باستانی نمیرفتم. آن زمان رفاقتها دلسوزانهتر بود. اگر کسی سراغ ورزش یا حرفهای میرفت و حالش با آن خوب بود، دوستانش را هم به انجام آن کار ترغیب میکرد.
ورزش باستانی، مسیری برای رشد
آقا محمدجواد چندسالی قبل از رفتن به سربازی، همزمان با کشتی، باستانی کار میکرد؛ بعداز پایان سربازی، زورخانه و گود آن، تنها رشته موردعلاقهاش شد؛ چون علاوهبر سلامت جسم، سلامت روح را هم درنظر داشت.
او میگوید: ورزش باستانی از قدیمالایام دو رکن داشته است و آن هم رشد و پرورش جسم و روح درکنار هم بوده است. بعد جسمی آن همان انجام حرکات با ابزارهای مختلف در گود است؛ اما در این رشته پرداختن به ویژگیهای بزرگ انسانی اهمیت بیشتری دارد.
به اعتقاد او ورزشکاران این رشته حین انجام حرکات با اصول اخلاقی، آدابورسوم جوانمردی، راهورسم مردانگی، افتادگی و معرفت آشنا میشوند و جسم و روحشان با یکدیگر رشد میکند. آنها باهمبودن و کنارهمبودن را میآموزند و اینکه چطور در سختیها یار و یاور هم باشند. پرداختن به این دو رکن باعث شده است که این رشته را با جدیت و علاقه بیشتری دنبال کند.
شوق دیدن بزرگترها در گود
این فقط محمدجواد نبوده است که شیفته آموزشهای اخلاقی و انسانی ورزش باستانی میشود و گویا شامل حال خیلیهاست. او میگوید: خیلی از دوستانم همان زمان همراهم شدند. اصلا رشته باستانی طوری است که وقتی کسی وارد گود آن میشود، نمیتواند بهراحتی آن را کنار بگذارد.
آنزمان رفاقتها دلسوزانهتر بود. اگر کسی سراغ ورزشی میرفت و حالش خوب بود، دوستانش را هم ترغیب میکرد
رفاقت و صمیمیتی که بین ورزشکاران این رشته حین تمرینات شکل میگیرد، باعث میشود نتوانی آن را کنار بگذاری. ورزشکاران این رشته هیچوقت از حال هم بیخبر نمیمانند. هروقت کسی بیمار میشود یا چندوقتی از او در گود خبری نیست، همه پیگیر حالش میشوند و دیدن این دست اصول اخلاقی، هر ورزشکاری را به این رشته جذب میکند.
لابهلای صحبتهای آقامحمدجواد نکات ظریفی نهفته است؛ مثلا میگوید که گودهای قدیم آدمهای سرشناس کم نداشته است. او تعریف میکند: در دوران جوانی ما، رشتههای ورزشی مثل امروز تنوع نداشت.
گود باستانی جایی بود مخصوص آدمهای سرشناس و معروف مشهد البته شهره به خیر. مثلا حاجقاسم طلاساز که طلافروشی داشت و فردی متدین و باانصاف بود یا حاج سیدمرتضی سخاوتی جزو تاجران نامی فرش و قالی در مشهد بود که بهاصطلاح نفس و دهان گرمی داشت و صبحها وقتی وارد گود میشد، اشعاری را در مدح ائمه (ع) میخواند و ورزش را شروع میکرد.
او کمی مکث میکند و اینبار طوماری از افراد پهلوانمسلک را نام میبرد و میگوید: افراد دیگری نیز بودند مانند محمود کاتب که پیراهندوز و باغدار بود، محمد توابی، حسین آببند، تقی رضوی، جواد ضیایی، کاظم فاطمی و علی هراتی که تاجر فرش بود. از بین این کهنکسوتان، حاجحسین جعفرزاده که ۹۴سال دارد، تنها ورزشکار قدیمی مشهد است که زنده است و خدا را شکر از وجودش بهرهمند هستیم. او تا سه سال پیش در گود ورزش میکرد.
دیدن این افراد پیشکسوت و خوشنام در سطح شهر و پهلوانان آن روزهای مشهد باعث میشد جوانترها سر ذوق بیایند و بیشتر به این ورزش دل ببندند و دنبالش کنند. من هم یکی از همان جوانها بودم.
یادی از پهلوانان افسانهای
آقامحمدجواد ویژگی مشترک بین این پهلوانان را تدین، افتادگی، برخوردهای متواضعانهشان معرفی میکند و میگوید: همگی معلمهای نسل جوانتر خود بودند و ما جوانان آن زمان بهوضوح این ویژگیها را در آنها میدیدیم.
همه آنها در کار خیر فعالیت داشتند و جلسات قرآن برگزار میکردند؛ مثلا جلسات قرآن را حاجقاسم طلاساز برگزار میکرد و حاجآقای سخاوتی خیریه مرتضوی را میچرخاند و ما درسهای بسیاری از آنها آموختیم. کارهای خیرشان علنی نبود، ولی معمولا برای افراد گرفتار، سالی یکبار گلریزان برگزار میکردند.
به نقل آقامحمدجواد، این مراسم را معمولا در نیمه ماه مبارک رمضان و شب ولادت امامحسنمجتبی (ع) برگزار میکردند. میگوید: سعادت و افتخاری بود که همدوره آنها بودیم. آنها معلم دین، اخلاق و ورزش بودند و دیگر مثل آنها را نداریم و افسانه هستند.
تقویت روحیه ظلمستیزی با مطالعه کتاب
آقامحمدجواد مثل خیلی از همسنوسالانش در زمان انقلاب فعالیت داشته است و نقش پررنگی در آن دوره دارد. او میگوید: در خانواده متدینی بزرگ شده بودم و اهل مطالعه بودم. کتابهای دکتر شریعتی، شهیدمطهری و سیدقطب را میخواندم. ازطرفی روحیه ظلمستیزی قویای داشتم و میدانستم که باید جلو ستم ایستاد. زمانیکه حرکتهای انقلابی قوت بیشتری گرفت، همراه برادرم، محمدجعفر و تعدادی از دوستانم، چاپ اعلامیهها را برعهده گرفتیم.
چندباری هم با رهبر معظم انقلاب، مرحوم واعظ طبسی و شهیدهاشمینژاد دیدار کردیم و در جلسات از رهنمودهای آنها برای پیروزی انقلاب اسلامی بهره بردیم. در تظاهرات و راهپیماییها شرکت میکردیم. برای رسیدن به هدف و آرمانمان یعنی انقلاب هرکاری از دستمان برمیآمد، انجام میدادیم.
گذشت و مردانگی در گودزورخانه
- ورزش باستانی برای همه سنین مفید است؟
از کودک چهارساله تا پیرمرد نودساله میتوانند این رشته ورزشی را شروع کنند. میداندار حواسش هست که هرکس برحسب شرایط جسمانی و تحملش، وزنه یا ابزار موردنظر را بردارد و تمرینات را انجام دهد. مثل سایر ورزشها قرار نیست تازهکار سراغ حرکات سخت یا وزنههای سنگین برود.
- این ورزش چه کمکی به ورزشکار میکند؟
در شادابی، تندرستی و سلامتی نقش اساسی دارد. البته که بُعد روحی آن خیلی مهمتر است. به خود من کمک کرد تا خصلتها و خصایص جوانمردی را بیشتر و بهتر درک کنم؛ خصلتهایی که این روزها در جامعه کمتر دیده میشود. متأسفانه این رشته در سالهای اخیر مورد بیتوجهی قرار گرفته است و دیگر مثل گذشته طرفدار ندارد. البته که هزینه زیاد ثبتنام باعث شده است بسیاری از علاقهمندان نتوانند بهصورت مداوم این رشته را دنبال کنند.
این رشته تأثیر زیادی بر تربیت کودکان میگذارد و میتواند به رشد جسمی و روحی آنها کمک کند. کودکان در این رشته ورزشی با احترام به بزرگتر آشنا میشوند و ازخودگذشتگی، صبر، مردانگی و یکرنگی را میآموزند. برای ورزش باستانی و ورزشکار این رشته، مسائل تربیتی جامعه اهمیت بسیار دارد. مسئولان نباید اجازه دهند این ورزش تنها در قاب عکسهای قدیمی و در خاطرهها جاودانه بماند.
کودکان در این رشته ورزشی با احترام به بزرگتر آشنا میشوند و ازخودگذشتگی، صبر، مردانگی و یکرنگی را میآموزند
- رسم گلریزان در ورزش باستانی چه کاربردی دارد؟
گلریزان در ورزش باستانی از بال دوم این ورزش که روح را رشد میدهد، نشئتگرفته است. در این رسم، ورزشکاران این رشته به یکدیگر یادآوری میکنند که در همه شرایط کنار هم هستند و از حال یکدیگر خبر دارند و در مشکلات دستبهدست هم میدهند. قبلا این رسم بیشتر برای خود ورزشکاران این رشته برگزار میشد.
اگر کسی قصد ازدواج داشت یا ورشکسته شده بود یا مشکل دیگری داشت، با این رسم به کمکش میآمدند و پولی جمع میکردند. بعد هم آن را به شخصی که نیاز داشت، اهدا میکردند تا گره مالیاش باز شود. مبنای شکلگیری این آیین همین بوده است. این مراسم بعد اجتماعی هم دارد. برگزاری گلریزان برای آزادی زندانیان جرایم غیرنقد و کمک به غزه دراینراستا در سالهای اخیر انجام گرفته است.
- بهعنوان رئیس هیئت در طول این سالها چه اقداماتی برای این رشته ورزشی انجام دادهاید؟
ساخت مجموعههای ورزش باستانی، کمک به توسعه این فضاها و برگزاری مسابقات، همایش و سخنرانیها ازجمله اقداماتی است که در این سالها با کمک اعضای هیئت ورزشهای باستانی استان و مشهد انجام گرفته است.
البته درکنار این اقدامات ورزشی، فعالیتهای اجتماعی هم داشتهایم. ازجمله بعداز پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی، ورزشکاران این رشته دستبهدست هم دادند و با گلریزانهای مختلف در گودهای استان و مشهد، مبالغ بسیاری در آن زمان جمع آوری و برای خرید تجهیزات مختلف مثل آمبولانس، نانوایی و حمام سیار و آذوقه استفاده شد. بعد هم خریدها به جبهه اعزام میشد. اعزام ورزشکاران باستانی به جبهه از دیگر اقدامات ما در آن زمان بود.
- منطقه یک، سالنی ویژه ورزش باستانی دارد؟
مجموعه ورزشی کارگران در بولوار سازمان آب، گود زورخانه دارد. ساخت زورخانه مبالغ زیادی نیاز دارد و نمیتوان در هر محله و منطقه یک زورخانه ساخت. اگر کمکهای خیران نباشد، در فعالیت زورخانهها با مشکل روبهرو میشویم. ازسوی هیچ نهاد یا ارگانی به هیئت ورزش باستانی کمک نمیشود.
از سالنهای ورزشی که زیرنظر وزارت ورزش و جوانان است، هزینه اجاره دریافت میشود و همین باعث شده است شهریه این رشته افزایش پیدا کند و خیلی از علاقهمندان دیگر سراغ این رشته ورزشی نیایند.
- نهایت امتیازی که میتوان در ورزش باستانی کسب کرد، چقدر است و چطور به دست میآید؟
این رشته ۹ امتیاز دارد. ورزشکار این رشته با ۴۵ سال ورزشکردن و داشتن ۶۵سال سن میتواند به این رتبه و امتیاز برسد. کسانی که این رتبه را دارند، از در که وارد میشوند، مرشد برایشان زنگ را به صدا در میآورد و بهاصطلاح به این ورزشکار «زنگی» میگویند. کسانی که کار خیر انجام میدهند یا در مسابقات مقام کسب میکنند، میتوانند سریعتر به این امتیاز برسند.
قبول مسئولیت بعداز پیروزی انقلاب اسلامی
بعداز پیروزی انقلاب اسلامی حدود هشتادتن از ورزشکاران بنام و قدیمی ورزش زورخانهای در سالن مهران دورهم جمع میشوند و سیدحسن فولادی را بهعنوان رئیس هیئت ورزش باستانی و آقامحمدجواد را بهعنوان نماینده این رشته و دبیر این هیئت در استان خراسان بزرگ معرفی میکنند.
او میگوید: از همان زمان تا امروز جز مدت کوتاهی که از ورزش کنارهگیری کردم، در هیئت ورزش باستانی فعالیت داشتهام. مدتی نماینده ورزشکاران باستانی در سپاه پاسداران انقلاب و بسیج بودم. مدتی مدیریت باشگاههای مختلف این رشته را در سطح شهر برعهده داشتم. مدتی نایبرئیس هیئت استان بودم و چندین دوره هم مثل حالا ریاست هیئت مشهد را برعهده گرفتم و به ورزشکاران این رشته خدمت کردهام.
ورزش باستانی پشت خط مقدم
آقامحمدجواد خاطرات تلخوشیرین بسیاری از دوران ورزشی و مسئولیتش دارد. ازجمله خاطرات تلخش ازدستدادن ورزشکاران قدیمی است. شهادت سیداحمد احمدی در وقایع دهم دیماه۱۳۵۷ در مشهد، یکی از خاطرات تلخ اوست.
او میگوید: سیداحمد یکی از رفقای خوب من بود که همیشه یارویاور هم در تمرینات و فعالیتهای اجتماعی بودیم و او را در اتفاقات دهم دیماه۱۳۵۷ و در راهپیمایی از دست دادم. دوستان ورزشکار دیگری هم داشتم که تعدادی از آنها طی اینسالها به رحمت خدا رفتند.
بخش شیرین خاطرات آقا محمدجوادآقا، سفرهایی است که همراه ورزشکاران باستانی برای مسابقات به شهرهای مختلف کشور رفتهاند. سفرشان به اندیمشک و پادگان دوکوهه از همه برایش جذابتر است و اینطور برایمان تعریف میکند و میگوید: اوایل جنگ، گلریزانی برگزار شد و توانستیم مبلغ شایانتوجهی جمع کنیم. همراه تعدادی از ورزشکاران رشته باستانی، مینیبوس و آمبولانس خریداری کردیم و عازم اندیمشک و پادگان دوکوهه شدیم. دو نفر از مرشدهای زورخانه نیز همراهمان بودند.
وقتی به پادگان رسیدیم، شب شده بود و رزمندهها تازه شام خورده بودند و استراحت میکردند. مرشدها دنبال ضرب میگشتند تا ورزشکاران با انجام حرکات حالوهوای رزمندهها را عوض کنند، ولی فقط دو قابلمه پیدا کردند. روی همانها ضرب گرفتند و بچهها هم همانجا روی زمین خاکی شروع به ورزش کردند و شب خوب و پرخاطرهای برای رزمندهها به یادگار گذاشتند.
* این گزارش شنبه ۱۰ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۵ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.